• وبلاگ : آرش گيلاني پور
  • يادداشت : بامداد خمار
  • نظرات : 6 خصوصي ، 11 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    پاييز جان ! چه شوم ، چه وحشتناک
    آنک ، بر آن چنار جوان ، آنک
    خالي فتاده لانه ي آن لک لک
    او رفت و رفت غلغل غليانش
    پوشيده ، پاک ، پيکر عريانش
    سر زي سپهر کردن غمگينش
    تن با وقار شستن شيرينش
    پاييز جان ! چه شوم ، چه وحشتناک
    رفتند مرغکان طلايي بال
    از سردي و سکوت سيه جستند
    وز بيد و کاج و سرو نظر بستند
    رفتند سوي نخل ، سوي گرمي
    و آن نغمه هاي پاک و بلورين رفت
    پاييز جان ! چه شوم ، چه وحشتناک
    اينک ، بر اين کناره ي دشت ، اينک
    اين کوره راه ساکت بي رهرو
    آنک ، بر آن کمرکش کوه ، آنک
    آن کوچه باغ خلوت و خاموشت
    از ياد روزگار فراموشت
    پاييز جان ! چه سرد ،‌ چه درد آلود
    چون من تو نيز تنها ماندستي
    اي فصل فصلهاي نگارينم
    سرد سکوت خود را بسراييم
    پاييزم ! اي قناري غمگينم...